چرا وبلاگم رو دوست دارم ؟
من خاطرات زندگیم و کودکی ایمان رو توی تقویم مینوشتم اما وقتی ایمان یک سال و نیمه بود مادرشوهرم به رحمت خدا رفت و چون برای ما شوک بزرگی بود به همین دلیل هر کاری کردم دلم نیومد این واقعه تلخ رو بنویسم و یه جورایی خاطره نویسی رو گذاشتم کنار تا اینکه گل پسرم بزرگ شد و خودش افتاد تو خط اینترنت و وبلاگ و غیره و همیشه به من میگفت مامان چرا برای کارهای هنریت وبلاگ درست نمیکنی منم که فقط وب گردی و فتوشاپ بلد بودم زیر بار نمیرفتم البته دوست داشتم یه وبلاگ برای ایمان درست کنم ولی راستش فکر میکردم خیلی خیلی سخت باشه تا اینکه خانووم گلم به دنیا اومد و وقتی که دوسالش بود ایمان اتفاقی نی نی پیج رو پیدا کرد و براش درست کرد بعدش روز بعد نی نی وبلاگ رو پیدا کرد و استارت وبلاگ زده شد روزای اول آپلود عکس برام سخت بود الان یادم میافته خنده ام میگیره خلاصه نی نی وبلاگ شد جزئی از زندگی ما حالا چرا وبلاگم رو دوست دارم: چون خاطرات بچه هام رو به صورت تصویر ثبت میکنم و از همه مهمتر دوستانی پیدا کردم که مثل من دغدغه بهتر بزرگ کردن بچه هاشون رو دارن و میتونیم در این راه از هم کمک بگیریم دوستایی از همه جای ایران وحتی دنیا با فرهنگ ها و آداب و حتی زبان های مختلف ، طرز زندگی شون رو میبینم ، باید اعتراف کنم که سطح زندگیم خیلی بالاتر رفته شاید خیلی وقتا یه دکور جالب توی عکسای وبلاگها دیدم خوشم اومده و همونو اجرا کردم حتی غذاها یی که دوستان درست کردن و خلاصه اگه بخوام بنویسم تا صبح باید بشینم البته این شب زنده داری هاش هم یه جورایی شیرینه زنده باد نی نی وبلاگ انشاا... که همه دوستان همیشه خاطرات خوش بنویسن توی وبلاگشون دوستایی که دعوت میکنم : مامی مهتا جون http://mahtajoon.niniweblog.com/ مامی کیانا جون http://kianabala.niniweblog.com/ مامان پارسا جون http://dordaneamparsa.niniweblog.com/ با تشکر از مهتاب جون