رفتنت را باور ندارم پدر
بی تو با خاطراتت چه کنم پدر
یلدا بدون پدر
اين روزها نزديك يلدا باز بي تو حتما كه خواهدشد پدر،آغاز بي تو ذهنم ولي درگير يلداي قديم است بعد از تو حتي خنده هاي من عقيم است لبخند زيبايت مرا سيراب ميكرد آن قصه ها قند دلم را آب ميكرد وقتي كه بودي لحظه ها را ميشمرديم حالا ولي انگار ماهم بي تو مرديم اصلا پدرجان بي تو يلدا هم بيايد ! آيا كمي از غصه هايم مي زدايد؟ يلدابرايم خاطراتي ژرف دارد اين دخترت كلي برايت حرف دارد يادش بخير آن روزها پرشور بوديم با بودنت شاد وكمي مغرور بوديم مغرور بوديم ما چرا كه خوب بودي در بين خويشانت پدر، محبوب بودي با خاطراتت سير خواهم كرد بابا تنها تو بودي در نگاهم مرد، ...
نویسنده :
مامان 2 بهونه قشنگ برای زندگی
19:10
رفتی و اشک غم میرود از دیده ام ...
پدر! اگر چه خانه ما از آینه نبود، اما خسته ترین مهربانی عالم ، در آینه چشمان مردانه ات، کودکی هایم را بدرقه کرد تا امروز به معنای تو برسم. می خواهم بگویم: ببخش اگر پای درخت حیاطمان، پنهانی، غصه هایی را خوردی که مال تو نبودند ! ببخش اگر ناخن های ضربدیده ات را ندیدم که لای درهای بسته روزگار مانده بود. امروز آمده ام تا به جای آویختن بر شانه تو، بوسه بر عکس قاب گرفته ات بزنم. سالارپدر ، آن روزها سایه ات آنقدر بزرگ بود که در پناهش همه غم ها فراموش می شد اما امروز سایه سنگ مزارت روی تورا پوشانده است و تمام غم های عالم قلب مرا. دلم میخواهد به یکبار تمام بغض تو را فریاد بزنم : بابای خوبم بابای مهربانم بابای...
نویسنده :
مامان 2 بهونه قشنگ برای زندگی
19:35
بابا جان عیدت مبارک
بابا ! روز قبل از رفتنت از ما پرسیدی تا عید قربان چند روز مونده ما هم گفتیم : اوووو وه بابا سه هفته مونده عجله داری ؟ تو خندیدی و گفتی نه همین جوری پرسیدم ... بابای مهربانم ! فردا عید قربانه و تو نیستی و ما ناباورانه بر سر و صورتمون میکوبیم .... فردا قراره تمام فامیل بیان برای نوعید ومن ازهمین حالا بغض دارم و اشک میریزم ... تو نیستی... بگو این بغض بی امان ...
نویسنده :
مامان 2 بهونه قشنگ برای زندگی
11:52
داغ پدر
برخیز پدر بجاست که بیدار شوی این طایفه را دوباره سالار شوی جان را بپای قدمت میریزم یکبار دگر اگر تو بیدارشوی &...
نویسنده :
مامان 2 بهونه قشنگ برای زندگی
11:36
پوزش از دوستان وبلاگیمون
سلام دوستای گلم می دونم که خیلی وقته بهتون سرنزدم و حتی خیلی وقته که پست جدید نزاشتم حتی عکسای تولد پرستش رو هم وقت نکردم بزارم تو وب : دلیلش مشکلات مسکن و تعمیرات خونه اس که شدیدا سه چهار ماهه که درگیرش هستیم و فکر کنم حالا حالا ها ادامه داره فقط خواستم اطلاع بدم که بی وفا نیستم دلم برای همتون تنگ شده با تشکر به امید دیدار ...
نویسنده :
مامان 2 بهونه قشنگ برای زندگی
17:03
تولد شاپسرم جیــــــــــــــــــــــگرم تاج سرم
میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم ایمان عزیزم چهاردهمین سال زندگی رو هم به لطف و شکرخدا پشت سر گذاشتی و پانزدهمین بهار زندگی رو آغاز کردی برات هزارن هزار بار از خدا سلامتی و سعادت آرزو دارم میخوام بدونی که نفسم به نفس تو بسته است میخوام بدونی که عاشقانه دوس...
نویسنده :
مامان 2 بهونه قشنگ برای زندگی
14:14
چهارشنبه ای پر از مهربانی و امنیت
سلام دوستان با وجود اینکه مشغله کاریم زیاد بود ومنم مثل همه خانمهای ایرانی همش بدو بدو دارم که کارای نیمه کاره رو تموم کنم که سال جدید خیالم راحت باشه اما چون امسال مدرسه ایمان یه کار قشنگ انجام داده که دلم نیاومد اینجا ازش حرف نزنم : چند روز پیش ایمان یه دعوت نامه آورد که کادر مدرسه ...
نویسنده :
مامان 2 بهونه قشنگ برای زندگی
11:48